چاره‌جويي براي کمرويي


 

نويسنده: دکتر فربد فدايي




 
کودکان به تدريج با رشد جسمي و رواني خود قابليت‌هايي به دست مي‌آورند و مايلند اين توانايي‌ها را تمرين کنند و به ديگران نشان بدهند و تشويق شوند. کودکي که راه رفتن را به تازگي آموخته است و البته در اين کار مهارتي هم ندارد، دوست دارد از اين گوشه به آن گوشه برود يا بدود.
اگر مادر با احتياط و ضمن مراقبت از کودک او را به اين کار تشويق کند، کودک نسبت به خود و کاري که انجام مي‌دهد اعتماد و اطمينان مي‌يابد اما اگر مادر بي‌حوصله يا نامهربان يا مضطرب باشد فرزند را با خرده‌گيري و انتقاد ناموجه مي‌آزارد. به وي خواهد گفت: «هيچ‌وقت ياد نمي‌گيري درست راه بروي!» يا به‌جاي اينکه تامل کند تا کودک از اين سو به آن سوي حياط برود، او را بغل مي‌گيرد و فورا او را به جاي دلخواه مي‌برد. فرزند چنين مادري به خودش بي‌اعتماد مي‌شود. احساس مي‌کند نمي‌تواند کاري را درست انجام دهد. خود را ضعيف و بي‌کفايت خواهد پنداشت. احساس مي‌کند هميشه يک بزرگ‌تر بايد مراقبش باشد تا بتواند کاري را به انجام برساند.
زماني که کودک تازه با زبان آشنا شده است اگر مورد تسمخر قرار گيرد و به او بگويند بلد نيست حرف بزند يا اگر واژه‌ها را نادرست ادا ‌کند يا اگر حوصله شنيدن حرف‌هاي او را نداشته باشند و با علاقه به او گوش ندهند او تقريبا براي هميشه خواهد پذيرفت که حرف زدن را بلد نيست و بهتر است چيزي نگويد زيرا کسي به حرف‌هاي او علاقه ندارد و شنونده‌اي نخواهد داشت. به اين ترتيب، زماني که والدين يا آموزگاران کودکي را به علت کم‌تجربگي و ناپختگي وي در کاري مورد سرزنش و تمسخر و اهانت قرار دهند، کودک به خود بي‌اعتماد مي‌شود و خواهد انديشيد که مردم همه ديدي خرده‌گيرانه نسبت به او دارند. اين امر به ترس از ديگران و احساس نگراني و شرم در حضور آنان منجر مي‌شود. توجه پدر و مادر به موارد فوق موجب پيشگيري از بروز چنين وضعيت‌هايي مي‌گردد اما براي حل اين مشکل در دوره نوجواني و بزرگسالي توصيه مي‌شود فرد کمرو به جاي تکيه بر نقاط ضعف واقعي يا تصوري خويش روي نکات مثبت وجود خودش متمرکز گردد و بکوشد با تکيه بر اين امتيازات به آنها بيفزايد. نيازي نيست که هرکس به همه چيز توانا باشد تا احساس ضعف نکند. به گفته بزرگمهر «همه چيز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده‌اند.» کافي است هر کس به استعدادهاي فطري خودش بپردازد. هنگام حضور در جمع نيز بهتر است فرد روي يکي از حاضران که مورد شناخت اوست و به دوستي وي اعتماد دارد متمرکز شود، چنانکه گويي آن شخص تنها مخاطب اوست. بدين‌سان مي‌تواند با آرامش به صحبت بپردازد. برحسب مورد و به صلاحديد روان‌پزشک مي‌توان از برخي داروهاي ويژه نيز براي رفع اين مشکل استفاده کرد.
منبع:http://www.salamat.com